کد مطلب:125539 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:293
عزای حسن
كنید ماتمیان! گریه در عزای حسن
كه شد بلند به ماتم ز نو لوای حسن
اگر گذشت محرم، رسیده ماه صفر
حسینیان بخروشید در عزای حسن
پی تسلی زهرا، خوش آن كه می گرید
گهی برای حسین و گهی برای حسن
ببرد بار ملالی حسن، كه بردن آن
ز ما سوی نتواند كسی، سوای حسن
غمی كه داشت حسن در دل حزین، شرحش
ز من مجو كه حسن داند و خدای حسن
كند به دشمن خود بهر حفظ دین، بیعت
مقام حلم تماشا كن و رضای حسن
ز چشم اهل نظر سر زد آن عصا كز ظلم
فرود برد همان كوردل به پای حسن
چه دیده بود از او خصم او، كه دایم بود
به قصد جان به اندوه مبتلای حسن
[ صفحه 93]
فغان كه رنگ زمرد ز سوده ی الماس
پدید شد به لب لعل جانفزای حسن
به حق او بنگر جور چرخ و طغیانش
كه بعد قتل، عدو كرد تیربارانش
[ صفحه 94]
كه شد بلند به ماتم ز نو لوای حسن
اگر گذشت محرم، رسیده ماه صفر
حسینیان بخروشید در عزای حسن
پی تسلی زهرا، خوش آن كه می گرید
گهی برای حسین و گهی برای حسن
ببرد بار ملالی حسن، كه بردن آن
ز ما سوی نتواند كسی، سوای حسن
غمی كه داشت حسن در دل حزین، شرحش
ز من مجو كه حسن داند و خدای حسن
كند به دشمن خود بهر حفظ دین، بیعت
مقام حلم تماشا كن و رضای حسن
ز چشم اهل نظر سر زد آن عصا كز ظلم
فرود برد همان كوردل به پای حسن
چه دیده بود از او خصم او، كه دایم بود
به قصد جان به اندوه مبتلای حسن
[ صفحه 93]
فغان كه رنگ زمرد ز سوده ی الماس
پدید شد به لب لعل جانفزای حسن
به حق او بنگر جور چرخ و طغیانش
كه بعد قتل، عدو كرد تیربارانش
[ صفحه 94]